چاپ خبر
دبیرستان دخترانه شاهد تهذیب چهارشنبه, ۰۴ اسفند ۱۳۹۵
خانم سوزنچی
🔱🔱علائق مجاز🔱🔱
 فراوانند و در شمار خاصی محصور نمی‌شوند ولی مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:
علاقهٔ جزئیه: جزئی از یک شیء به جای تمام آن به کار می‌رود.
علاقه ی کلیه:کل یک شی به جای جزئی از آن به کار می‌رود.(عکس علاقهٔ جزئیه)
به یاد روی شیرین بیت می‌گفت  چو آتش تیشه می‌زد،کوه می‌سفت
نظامی گنجوی
در مصراع اول بیت بالا «بیت» تنها جزئی از یک شعر است و به جای کل آن یعنی شعر به کار رفته‌است که به آن علاقهٔ جزئیه و در مصراع دوم کل کوه به جای جزئی از آن به کار رفته‌است که به آن علاقهٔ کلیه می گویند.
علاقهٔ محلیه: محل چیزی به جای خود آن چیز به کار می‌رود.
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی  چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
سعدی
«سر» در این بیت علاقهٔ محلیه‌است؛ زیرا سر محل تفکر، اندیشه، قصدو عزم است.
علاقهٔ سببیه: سبب چیزی جانشین خود آن چیز می‌شود.
این دم شنو که راحت از این دم شود پدید  و اینجا طلب که حاجت از اینجا شود روا
خاقانی
کلمهٔ دم(نفس) سبب و علت سخن گفتن است به همین علت به آن علاقهٔ سببیه گفته می‌شود.
علاقهٔ لازمیه: چیزی به دلیل همراهی دائمی با چیزی به جای آن به کار می‌رود.
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را  چندان امان نداد که شب را به سر برد
حکیم شفایی
در این بیت خون به معنای کشتن به کار رفته‌است؛ زیرا کشتن همواره با خون همراه است به همین دلیل خون در این بیت علاقهٔ لازمیه است.
علاقهٔ آلیه: ابزاری جانشین کاری شود که با آن ابزار انجام شود.
برآشفت عابد که خاموش باش  تو مرد زبان نیستی گوش باش
سعدی
زبان ابزاری است که سخن گفتن با آن انجام می‌شود به همین علت در این بیت زبان علاقهٔ آلیه است.🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱
انتهای پیام/.